Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- زمانی که به داستان زندگی خود فکر می‌کنید احتمالا می‌توانید مجموعه‌ای از دگرگونی‌ها را شناسایی کنید که شما را به فردی که امروز هستید، تبدیل کرده اند. ممکن است در کودکی خجالتی بوده باشید، اما در محل کار خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده باشید یا شاید در کودکی پرخاشگر بودید و در نهایت به آرامش درونی دست یافتید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری از افراد از این تغییرات تحت عنوان یک "سفر شخصی" یاد می‌کنند.

به گزارش فرارو به نقل از بی بی سی، اگر اکنون به آینده نگاه می‌کنید قطعا می‌توانید برخی از رویداد‌های مهم را به تصویر بکشید با این وجود، ممکن است تصور دگرگونی بیشتر در خصوصیات و ویژگی‌های اصلی‌تان دشوار باشد. گویی احساس شما از خود به مقصد نهایی خود رسیده و تصور می‌کنید همان صفات، خصوصیات، ارزش‌ها و علایق امروزی را حفظ خواهید کرد.

"هال هرشفیلد" روانشناس از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس در کتاب تازه خود تحت عنوان "آینده شما" می‌نویسد: "اگرچه می‌دانیم که از آن چیزی که زمانی بودیم به آن چه که هستیم تکامل یافته ایم، اما نمی‌بینیم که در آینده نیز به تغییر ادامه خواهیم داد".

از این سوگیری تحت عنوان "توهم پایان تاریخ" یاد می‌شود و می‌تواند پیامد‌های ناگوار زیادی برای زندگی حرفه‌ای و شخصی ما به همراه داشته باشد. مطالعه علمی درباره توهم پایان تاریخ با برنامه تلویزیونی بلژیکی " اسرار خوشبختی آنان" یا Leurs secrets du bonheur آغاز شد. همان طور که از نام آن برنامه پیداست در آن به علم بهزیستی پرداخته می‌شد و بینندگان اغلب از طریق آن شوی تلویزیونی برای شرکت در مطالعات دعوت می‌شدند.

"جوردی کوئیدباخ" از دانشگاه رامون لول اسپانیا و همکارانش از این فرصت برای دسترسی به مخاطبانی قابل توجه استفاده کرده و مجموعه‌ای از پرسش نامه‌ها را تنظیم کردند که از شرکت کنندگان می‌خواست تا درباره گذشته، حال و آینده خود تامل کنند. اولین مطالعه بر شخصیت متمرکز بود و داوطلبان خود را براساس مجموعه ویژگی‌هایی ارزیابی می‌کردند. برای مثال، در مقیاس یک (کاملا مخالفم) تا هفت (کاملا موافقم) باید می‌گفتند که شخصیت خود را در کدام یک از این دسته‌های ذکر شده می‌بینند: برونگرا، مشتاق؛ انتقادی، نزاع جو؛ قابل اعتماد، خود انضباط گرا؛ مضطرب، زودرنج؛ پذیرای تجربیات تازه، پیچیده.

سپس از نیمی از شرکت کنندگان خواسته شد تصور کنند که در ۱۰ سال گذشته یا ۱۰ سال آینده به همان پرسش‌ها پاسخ می‌دهند. بیش از ۷۵۰۰ شرکت کننده در فاصله سنی ۱۸ تا ۶۸ سال به پرسش‌ها پاسخ دادند. این پاسخ‌ها به کوئیدباخ و همکارانش اجازه داد تا نحوه درک افراد از مسیر تغییر شخصی در مراحل مختلف زندگی را مورد ارزیابی قرار دهند.

منطقی بود که فارغ التحصیلی که تازه وارد زندگی بزرگسالی می‌شد احتمالا سفر زندگی خود را متفاوت از فردی می‌دید که در آستانه بازنشستگی قرار دارد. با این وجود، فارغ از سن افراد میانگین پاسخ دهندگان تغییرات شخصیتی قابل توجهی را در گذشته ذکر کردند، اما پیش بینی می‌کردند در آینده تغییرات اندکی را تجربه خواهند کرد. به نظر می‌رسید که آنان فکر می‌کردند شخصیت شان تا پایان عمر به شکل فعلی یخ زده باقی می‌ماند و تغییر چندانی نخواهد کرد.

اگر تا به حال با طرحی خالکوبی شده‌اید که بعدا از آن پشیمان شده‌اید تعجب نخواهید کرد که بدانید توهم پایان تاریخ به سلیقه شخصی ما نیز تعمیم یافته است. برای آزمایش این که "توهم پایان تاریخ" تا چه اندازه به ارزش‌های شخصی افراد تعمیم و تسری می‌یابد پژوهشگران نمونه تازه‌ای متشکل از ۲۷۰۰ شرکت کننده را انتخاب کرده و از آنان خواستند تا اهمیت مفاهیمی مانند لذت‌گرایی، دستاورد و سنت را در زندگی خود پیش از آن که پاسخ‌های شان در ده سال گذشته یا در سال اینده را تصور کنند بیان نمایند.

نتیجه جالب توجه بود: پاسخ دهندگان متوجه شدند که ارزش‌هایشان در گذشته چگونه تغییر کرده اند، اما بعید بود که تغییر در آینده پیش‌بینی را کنند. در نتیجه، آنان در مورد آینده دچار توهم پایان تاریخ بودند.

برای مثال، ما به راحتی می‌توانیم تشخیص دهیم که ترجیحات موسیقی ما در دهه‌های گذشته چگونه تکامل یافته، اما فرض می‌کنیم که کار‌های مورد علاقه فعلی مان جایگاه ویژه خود را برای همیشه در قلب مان حفظ خواهند کرد و گویی دچار تغییر نخواهند شد.

پژوهشگران در بخش نتیجه گیری مقاله‌ای که درباره ارزیابی شان منتشر کردند نوشته بودند: "به نظر می‌رسد نوجوانان، پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها همگی معتقدند که سرعت تغییرات شخصی شان به شکلی خزنده کُند شده و بر این باور بودند که به تازگی به افرادی تبدیل شده اند که ثابت باقی خواهند ماند گویی که از نگاه شان تاریخ همواره امروز به پایان می‌رسد".

هرشفیلد در کتاب جدید خود درباره خودپنداره توهم پایان تاریخ، آن را به اعتماد به نفس بیش از حد مرتبط ساخته و می‌نویسد: "اکثر افراد خودشان را دوست دارند و معتقدند شخصیت شان برای دیگران جذاب است و ارزش‌های شان قابل تحسین می‌باشند. در نتیجه،  این تصور که امکان تغییرشان وجود دارد ترسناک و مهیب به نظر می‌رسد. بنابراین، سعی می‌کنند آن چه اکنون هستند را حفظ کنند".

او البته اشاره می‌کند که توهم پایان تاریخ می‌تواند احساسات نگران کننده عدم اطمینان را کاهش دهد و می‌گوید: "ما دوست داریم فکر کنیم که خودمان را به خوبی می‌شناسیم و پیش بینی این که ممکن است شخصیت، ارزش‌ها و ترجیحات مان تغییر کند می‌تواند معیاری از اضطراب وجودی را ایجاد کند. با این وجود، اگر ندانیم که چگونه ممکن است در آینده متفاوت باشیم واقعا چقدر می‌دانیم که امروز چه کسی هستیم"؟

البته آرامش روانی‌ای که پس از طرح این پرسش‌ها از خود حاصل می‌شود ممکن است گاهی همراه با هزینه باشند. هرشفیلد می‌گوید توهم پایان تاریخ می‌تواند ما را وادار کند که تجربیات لذتبخش را تا زمانی که دیگر آن را نخواهیم به تعویق بیندازیم.

برای مثال، اگر مشتاق سفر هستید ممکن است مدام برنامه‌های خود را به تعویق بیندازید تا زمانی که به اندازه کافی پول پس انداز کنید تا از عهده یک سفر لوکس برآیید. با این وجود، تا زمانی که تمام پول را جمع آوری کنید ممکن است اشتیاق برای کشف مکان‌های تازه را از دست دهید و آن زمان است که بگویید‌ای کاش از لحظه گذشته تان بهتر استفاده می‌کردید.

توهم پایان تاریخ به طور جدی‌تر می‌تواند ما را در مسیر‌های شغلی قرار دهد که در درازمدت برای مان رضایت بخش نیستند. ممکن است فکر کرده باشید که دستمزد بالا مهم‌تر از علاقه ذاتی به کاری است که انجام می‌دهید.

با این وجود، زمانی که به ۳۰ سالگی رسیدید ممکن است این ارزش‌ها تغییر کرده باشند و اکنون احتمال دارد به جای دستمزدی هنگفت مشتاق اشتیاق باشید. هرشفیلد می‌افزاید: "مشکل اینجاست. وقتی با مسیر‌های شغلی جدید یا چشم‌انداز‌های شغلی مواجه می‌شویم اگر در بررسی آن چه فکر می‌کنیم مهم است دچار اشتباه شویم ممکن است مسیر‌هایی را انتخاب کنیم که بعدا از انتخاب آن پشیمان شویم".

بنابراین، در حالی که مطمئنا هیچ اشکالی در به اصطلاح جشن گرفتن "سفر خود" در زندگی وجود ندارد همه ما بهتر است قدری دقیق‌تر به مسیر‌های بالقوه پیش رو نگاه کنیم. تغییر ممکن است اجتناب ناپذیر باشد و اگر کمی بیش‌تر تلاش کنیم تا این واقعیت را بپذیریم می‌توانیم از ظرفیت باورنکردنی خود برای رشد حداکثر بهره را ببریم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ارزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۲۴۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۷ چیزی که فقط افرادی که در خانواده ای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان می کنند

نحوه بزرگ شدن شما تا بزرگسالی، چه خوب و چه بد، بر رفتارتان تأثیر می گذارد.

تجربیات مخرب اولیه زندگی زخم های عاطفی ماندگاری از خود به جای می گذارند.

آنها اغلب روابط شما را به گونه ای تحت تاثیر خود قرار می دهند که درک آن دشوار است.

به گزارش روزیاتو، در ادامه به بررسی ۷ چیز در زندگی می پردازیم که طبق اصول روانشناسی، افرادی که در خانواده ای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان می کنند.

۱) زندگی در تنش مداوم

بزرگ شدن در یک خانواده سمی می تواند به معنای زندگی در یک تنش دائمی باشد. هرگز نمی دانید که درگیری بعدی چه زمانی رخ خواهد داد.

روانشناسان خاطرنشان می کنند که اعضای سمی خانواده ممکن است معتاد به درگیری های مداوم باشند.

در نتیجه، آنها از نظر احساسی بیش از حد واکنش نشان داده و در جمع یا در فضای خصوصی عصبانیتشان را نشان می دهند.

بزرگ شدن در چنین محیط ناآرامی مانند حرکت در میدان مین بوده که در آن هر قدم مملو از خطر است.

از لحظه‌ای که از خواب بیدار می‌شوید، تا زمانی که به رختخواب می‌روید، یک حس تنش وجود دارد؛ مانند طوفانی که در حال وقوع است.

شما در چنین شرایطی مجبور هستید که همیشه رفتارها و سخنان خود را بررسی کنید و هرگز نمی دانید که یک نظر ظاهراً بی ضرر چه زمانی طوفانی را برمی انگیزد.

این حالت حتی پس از مستقل شدن به سختی از بین می رود.

۲) احساس می کنید که در افت و خیز احساسی هستید

اعضای سمی خانواده همیشه در آستانه انفجار نیستند.

گاهی اوقات، آنها آرام، دوست‌داشتنی و خوب به نظر می رسند. درست پیش از اینکه بدون هیچ هشداری وارد حالت سمی خود شوند.

این دقیقاً همان چیزی است که باعث می شود احساس کنید که انگار در یک ترن هوایی احساسی هستید.

درست زمانی که فکر می کنید در امانید، یک طغیان شما را به قلمروی دلواپسی پرتاب می کند.

این تغییرات سریع خلق و خو باعث ایجاد حس بی ثباتی می شوند.

بچه‌هایی که در چنین شرایطی بزرگ می‌شوند و نمی‌دانند که چه چیزی انتظارشان را می کشد، ممکن است دچار اضطراب شده و دائماً خود را برای حمله عاطفی بعدی آماده کنند.

۳) مراقبت از دیگران

کودکان در خانواده‌های سمی ممکن است خود را در نقش هایی بیابند که معمولاً برای بزرگسالان تعریف شده اند؛ مانند نقش مراقب.

این امر آنها را وادار می کند که خیلی سریع بزرگ شوند و کودکی و معصومیت آنها را می رباید.

بر اساس اصول روانشناسی، اگر مجبور باشید از همان ابتدا نقش مراقب را بازی کنید، این احتمال وجود دارد که هویت خود را با انجام کارهایی برای دیگران پیوند دهید.

در حالی که کمک کردن خوب است، با داشتن چنین ذهنیتی این کار را بیش از حد و بدون تعیین مرزهای سالم و توجه به نیازهای خود انجام می دهید.

در این صورت، عزت نفس شما آسیب می بیند. به خصوص اگر این باور را داشته باشید که تنها در صورتی شایسته عشق و احترام هستید که بتوانید به دیگران کمک کنید.

۴) عزت نفس پایین

افرادی که در خانواده های سمی بزرگ شده اند، اغلب در دوره بزرگسالی با عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند.

اگر در دوران کودکی خود مجبور بودید که با انتقادات بی وقفه کنار بیایید، همان افرادی که باید به شما عشق بی‌قید و شرط می‌دادند، باعث شدند که احساس بی ارزشی کنید.

هنگامی که متقاعد شدید بی ارزش هستید، از بین بردن این باور دشوار است.

حتی در موقعیت هایی که به طور عینی موفق هستید، ممکن است دچار احساس بی کفایتی و شرم شوید.

بنابراین، اهداف بزرگ تری را برای خود تعیین کرده و اگر نتوانستید به آنها دست یابید، خودتان را سرزنش می کنید.

۵) کمال‌گرایی

فرزندان خانواده های سمی می توانند دچار کمال‌گرایی شوند.

شاید پدر و مادرتان اشتباهات شما را به‌ عنوان یک نقص، به ‌جای بخشی از زندگی عادی تلقی می‌کردند.

بنابراین، ممکن است این رفتار باعث شده باشد که شما در دوره بزرگسالی فکر کنید که باید از اشتباهات به هر قیمتی اجتناب کرد و تلاش برای کمال‌گرایی یک هنجار است؛ نه یک استثنا.

تمایل به کمال‌گرایی همچنین می تواند ناشی از نیاز به کسب تایید یا اجتناب از انتقاد در یک محیط خانوادگی سمی باشد که در درازمدت باعث استرس مزمن و نارضایتی از زندگی خواهد شد.

۶) سرکوب احساسات

محیط‌های سرکوب‌کننده عاطفی در دوران کودکی، بیان آشکار احساسات را برای افراد چالش‌برانگیز می کنند.

روانشناسان خاطرنشان کرده اند که سرکوب احساسات یک راهبرد معمول مقابله ای است که توسط اعضای خانواده های سمی استفاده می شود.

کودکان در چنین خانواده هایی این باور را دارند که ابراز احساسات می تواند منجر به نادیده گرفته شدن یا حتی خشونت و شرمندگی شود.

بنابراین آنها احساسات خود را سرکوب می کنند که باعث می شود ایجاد روابط عمیق در دوره بزرگسالی چالش‌برانگیزتر شود.

اگر نتوانید به طرف مقابل بگویید که واقعاً چه احساسی دارید، چگونه می توانید به او نزدیک شوید؟

۷) مکانیسم های مقابله ای ناسالم

بزرگ شدن در یک شرایط سمی می‌تواند باعث شود مکانیسم‌های مقابله‌ای دیگری در شما شکل گیرند:

کناره‌گیری از تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای محافظت از خود در برابر رنج های عاطفی بیشتر سوء مصرف مواد مخدر یا الکل برای از بین بردن درد عاطفی یا مقابله با استرس انجام رفتارهای خودآزاری در تلاش برای مقابله با احساسات طاقت‌فرسا یا به دست آوردن حس کنترل صرف زمان بیش از حد در شبکه های اجتماعی یا خیالبافی به عنوان وسیله ای برای فرار از واقعیت های زندگی ناکارآمد خانوادگی کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • خط و نشان امنا برای قالیباف /ریاست بر مجلس به پایان می رسد؟
  • ثبت بیش از ۳ هزار مورد تغییر نام در چهارمحال و بختیاری
  • نکات مهم در انتخاب گیربکس صنعتی
  • تغییر رنگ ادرار، بوی ادرار و ظاهر ادرار نشانه چیست؟
  • پیشگوی معروف، تاریخ زلزله جدید را اعلام کرد
  • مهلت تغییر محل آزمون دانشجویان پیام نور تمدید شد
  • اهمیت مدیریت استرس در جهان امروز
  • مرگ و زندگی ما به دست میدان مغناطیسی زمین است!
  • شهری شلوغ با بیشترین نرخ رشد جمعیت در جهان
  • ۷ چیزی که فقط افرادی که در خانواده ای با روابط سمی بزرگ شده اند درکشان می کنند